وبلاگ شخصی مهدی سلیمانی

عنوان دومین مطلب آزمایشی من

جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۰۸ ق.ظ

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از ,بلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۵

نظرات  (۷)

به جمع کاربران بلاگ بیان خوش آمدید.
این یک نظر آزمایشی است.
خــدا کنــد کہ کسی حالتش چـو ما نشــود
ز دام خــال سیــاهش کسی رهــا نشــود

خــدا کنــد کہ نیفتــد کسی ز چشــم نگار
بہ نـزد یــار چـو ما پست و بی بهــا نشــود

جــواب نالــہ ی مــا را نمی دهــد “دلبــــــر”
خــدا کنــد کہ کسی "تحبــس الــدعا" نشــود

شنیـده ام کہ از این حــرف ، یــار خستــہ شده
خــدا کنــد کہ بہ اخــراج مــا رضــا نشــود

مــریض عشقــم و من را طبیب لازم نیست
خــدا کنــد کہ مــریضی مــن دوا نشــود....
پاسخ:
be sher mazhaBi alaghe khassi dari ha khobe merSi :>
سلام
پاسخ:
salam

یاد دارم بعثت پیغمبر اسلام را
دوره دینداری و پیکار با اصنام را
سنگباران مسلمانان ز روی بام را
سختی شعب ابی‌طالب در آن ایام را
یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود
 
یاد دارم هجرت و دل کندن از بیت خدا
قبل رفتن بر مزار مادرت اشک تو را
قهر بود آن روزها یک خواب خوش با مرتضی
تا که برگرداندمت سالم به دست مصطفی
یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود
 
یاد داری مصطفی از امر حیّ کردگار
نغمه «ناد علی» سر داد بین کارزار؟
جبرئیل آمد میان معرکه با این شعار:
لا فتی إلّا علی لا سیف إلّا ذوالفقار
یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود
 
یاد داری که شبی با بی‌قراری آمدم
سر به زیر انداخته، با شرمساری آمدم
ساده و با چشم چون ابر بهاری آمدم
گونه‌های سرخ بهر خواستگاری آمدم
یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود
 
یاد داری لحظه شوق رسول‌الله را
تا نشانم داد آن شب، قرص روی ماه را؟
می‌شنیدی ضربه قلب ولی‌الله را
آمدی و من به دست باد دادم آه را
یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود
 
یاد داری سادگی زندگی با یکدگر؟
روز میلاد حسن مادر شدی و من پدر
با حسین آرام شد دنیای ما از هر نظر
داد حق بر من دو تا دختر دو زهرای دگر
یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود
 
یاد داری حج آخر، روز پیمان غدیر
وحی منزل آمد از درگاه دادار قدیر
کای نبی دست علی خویش را بالا بگیر
با همه اتمام حجت کن به بیعت با امیر؟
یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود
 
یاد داری تا پیمبر بود نه غم داشتیم
نه سر موی سفید و نه قد خم داشتیم؟
بر تمام دردهای با عشق مرهم داشتیم
صورتی چون گل، نفس‌های منظم داشتیم
یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود
 
یاد داری بر حسن قرآن که می‌آموختی
همزمان بهر حسینت پیرهن می‌دوختی؟
آتشی در جان من با آه خود افروختی
لیک خود در شعله‌های آتشِ در سوختی
یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود
پاسخ:
Tnq:\

یه چیزی بنویس خوب :|
پاسخ:
Shokr tnx for coment:]
مهدی اوایل وبلاگته باید روزی 10-20 بار آپدیت کنی :D کجایی پس ؟ راستی یه خبر خوب بعد 17 سال دایی مو پیدا کردم :)
allah bela va chox gor ma sen

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی